دلیل اینکه مدیوم رو به عنوان پلتفرم انتشار نوشتههام انتخاب کردم
صبح امروز (۱۸ تیر ۹۵) دوستم وحید ازم پرسید «بین این همه اپ و وبسایت [برای نوشتن] چرا مدیوم رو انتخاب کردی؟ برام جالبه بدونم چی توش دیدی؟»
قبل از اینکه بخوام بگم از مدیوم چی دیدم، باید بگم چرا مینویسم:
من چرا مینویسم؟
من نوشتن رو دوست دارم، فقط به خاطر اینکه ازش لذت میبرم. حرفهام چارچوب خاصی ندارن، و توی چارچوبی هم قرار نمیگیرن. برای همینه که به عنوان نویسنده در پارسیش موفق نبودم و وقتی بهم پیشنهاد کپیرایتری داده میشه رد میکنم.
چیزهایی که تو ذهنم هست سریع میان و سریع میرن؛ و اکثر مسائل خیلی مهمی نیستن. مطالب معمولا چیزهایی اند که برام اهمیت دارن و یا جواب سوالهای دیگرانه. ولی نوشتنشون علاوه بر حس خوب، باعث میشه رشد پیدا کنم.
همیشه یه تب ادیتور مدیوم تو مرورگرم بازه، سریع نوشتن رو شروع میکنم و همون موقع تمومش میکنم تا بعدا سر فرصت ویرایش و منتشرش کنم. اگر همون موقع ننویسم، دیگه هیچوقت نمینویسم.
مثل مستها بنویس، مثل هوشیارها ادیت کن
— ارنست همینگوی
دلایل اصلیم برای [کم کم] مهاجرت کردن به مدیوم
من وبلاگ نویسی رو حدودا از سال ۸۵ با میهنبلاگ شروع کردم. سرورهاشون مشکل پیدا کرد و نوشتههام پاک شد.
چند سال بعد رفتم سراغ تامبلر، ولی کمبود مخاطب باعث شد کمتر توش بنویسم و بیشتر مدیا منتشر کنم. بعد از خرید یاهو دیگه کلا گذاشتمش کنار.
بعدش دوستم محمدرضا بهم لطف کرد دومین خرید و روی سرور شخصیش بهم فضا داد تا بنویسم. اما وردپرس خیلی دردسر داره، و اصلا برای نوشتن باهاش راحت نبودم . شارژ سرور هم هر چند وقت یکبار تموم میشد و سایت از دسترس خارج میشد.
صورت مسئله: برای نوشتن نیاز به جایی داشتم که مدیرهاش شعور بکاب گرفتن رو داشته باشن، مخاطبهام از قبل اونجا حضور داشته باشن، همیشه در دسترس باشه و نوشتن رو تا جایی که میشه راحت کنه.
جواب: مدیوم
حالا چرا مدیوم؟
مدیوم توسط یکی از موسسهای توییتر به نام اوان ویلیامز تاسیس شد. این دوستمون میگفت توی ۱۴۰ کاراکتر نمیشه محتوای خوب تولید کرد، ملت تو توییتر افتادن به مهمل گفتن. باید یه جایی باشه که علاوه بر فضای شبکهای و اجتماعگونه، بشه محتوای غنی نوشت و منتشر کرد.
عضویت تو مدیوم فقط از طریق توییتر و فیسبوک (و جدیدا گوگل) امکان پذیره. بعد از عضویت تمامی دوستهای مشترکم که تو مدیوم هم عضو بودند خودکار فالو شدند. اونا هم منو فالو کردن. با هر بار انتشار مطلب چند نفر به دنبال کنندههام اضافه میشه. این یعنی مخاطبهام اینجا هستند.
کاربرها با زدن دکمه قلب سبز رنگ، اون رو ریکامند میکنند تا خوندنش رو به افرادی که دنبالش میکنن پیشنهاد بده. بعد از مدتی، مدیوم از روی مقالاتی که ریکامند کردید متوجه میشه چه نوع مقالاتی رو بیشتر دوست دارید تا بهتون در صفحه اصلی یا از طریق ایمیل پیشنهاد بده.
نظر دادن تو مدیوم از اول اختراع شده. معمولا ما هیچ وقت درباره کل ِ یک مقاله بلند نظر خاصی نداریم. این خطوط و پاراگرافهای مختلفه که نظر ما رو جلب میکنه و دوست داریم درباره اش حرف بزنیم. در مدیوم کاربرها میتونن روی پاراگرافهای مختلف کلیک کنند و نظر بدن. مثل قابلیت نظر دادن روی اسناد گوگل داکز. البته امکان نظر دادن به شکل کلی هم وجود داره، اما بیشتر از اون قسمت برای نوشتن «ریسپانس» یا جوابیه استفاده میشه که نظر شخص خودش حدودا اندازه یک مقالهست.
ادیتور مدیوم خیلی ساده اس. ولی کامله. یه صفحه سفید که توش تایپ میکنی. هروقت به ابزاری نیاز داشتی، با انتخاب کردن متن میاد جلو دستت. برای من که ذهن میمونگونه دارم خیلی مفیده و باعث تمرکزم میشه. تو وردپرس سلف هاست، حتی اگر ادیتور رو تمام صفحه کنی، بازم کلی تنظیمات جلوی دست و پشت صحنه هستند که درگیرت کنن. حالا کاری ندارم که رسیدگی و آماده کردنش چقدر اذیت میکنه.
همونطور که بالاتر اشاره کردم، همیشه یه تب ارسال مطلب مدیوم تو مرورگرم بازه تا چیزی به ذهنم میاد بنویسم و پیش نویسش کنم. به جرات میتونم بگم این قابلیت رو سرویسهای دیگه با هزار مکافات بهم میدادن. یا همیشه لاگ آوت میشدن، یا ادیتورشون مشکل دار بود، یا سشن منقضی میشد و نوشته ام از بین میرفت.
مدیوم یه سیستم مدیریت محتوای جدید نیست. یه پلتفرمه که [مثل اسمش] واسطی بین نویسندهها و خوانندههاست. اینجا جایی ست که تمام گوشهای شنوا جمع شدن تا اگر حرفی برای گفتن دارید بشنون. در حالی که بلاگها مثل جزیرههای دور افتاده خالی از مخاطب شدن، مدیوم اونها رو به مخاطبها وصل میکنه؛ اینطوری:
مدیوم قابلیت امپورت کردن داره. این یعنی شما با وارد کردن آدرس مطلبی که در بلاگتون یا هر جای دیگه منتشر کردید، میتونید اون رو بدون نگرانی از بابت ضربه زدن به سئوی سایتتون در مدیوم هم منشتر کنید. مخاطبها مطلب شما رو میخونن و در آخر به نوشته اصلی ارجاع داده میشن.