Neda
mydaily(s)
Published in
2 min readSep 28, 2016

--

باز هم مهر …

15 سال!

15 سال گذشته از اولین روزی که من و پژواک و امیرعباس همدیگه رو دیدیم. امروز پژواک یاداوری کرد که 9 سالش رو ایران نبوده. عجیب نیست؟ ما نسلی بودیم که قسمت زیادی از زندگی و هویت اجتماعیمون مجازی بود، بنابراین شاید خیلی عجیب نباشه که دوستی 15 ساله ای که 9 سالش از راه دور بوده، اینقدر مهم، اینقدر جدی و اینقدر محکم باشه.

اینجا رو دوست دارم. چون مثل خونه است، یا مثل یه پاتوق. هرچند مدت زیادیه که اینجا ننوشتیم و احتمالا کمتر کسی هم بهش سر می زنه. اینجا رو دوست دارم.

فکر می کنم جوون تر که بودم بلندتر و بیشتر می گفتم و می خندیدم، الان خنده ها بیشتر لبخنده، و حرف زیادی هم برای گفتن نیست. شاید گفتنی ها رو قبلا گفتیم. شاید دونستنی ها رو می دونیم. شاید لبخندها، نگاه ها، سکوت ها بیشتر از کافی هستن. بیشتر از توقع من. منی که هیچوقت باور نمی کردم چنین دوستی هایی هم ممکن باشه و وجود داشته باشه.

15مین سال دوستیمون، 33مین سال تولدت مبارک پژواک. مبارک به تو، به من، به همه کسایی که تو زندگیت تا امروز دیدنت و دوست شدن باهات و دوستت داشتن. کاش این عددها مدام بزرگتر شن و هرسال بشمریمشون و بیشتر باورمون نشه! 100 ساله شی پسرم! 🙂

--

--