Nahal Fa
mydaily(s)
Published in
1 min readFeb 18, 2015

--

سي سال

هميشه فكرميكردم سي ساله كه ميشم چجور آدمي ميشم، به چي نرسيدم، به چي رسيدم، چيكارميكنم! سي سال! ديروز تولد سي سالگيم بوود و موقع فوت كردن شمع ،به اين سي سال فكرميكردم. به مادرم،پدرم،خواهرم،دوستايي كه داشتم و هنوزم دارم. به اينكه چقدر فاميلم و دوستام رو دوست دارم. هميشه از چندروز قبل تولدم تا چندروز بعدش ميرفتم تو فاز اعصاب خوردگيه بدي و كلي آدم زنگ ميزدن تبريك بگن و منم بي حوصله! حالا امسال، كه تعداد خيلي كمي يادشون بود روز تولدمو باوجويكه از چندروز قبل اعصابم خورد بود ولي يه خوشحاليه عجيبي ته دلم بود! كه هنوزم تموم نشد!خوشحالم ازين همه دوستي كه روز تولدم رو يادشون نمونده ولي باهم ميخنديم خوش ميگذرونيم و حرف ميزنيم و دوستشون دارم زياد. خوشحالم كه سي سالم شده و به چيزايي كه تو هفده سالگي فكرميكردم تقريبا رسيدم و دارم ميرسم. واقعن مهم نيست روز تولد آدم، امروزه يا فردا مهم اينه كه كسي قدرتوبدونه، توياد آدما باشي. همين و سي ساله شدن برام خيلي خيلي زياد جذابه… يه حس پيري داره كه تهش دلت غنج ميره واسه خودت. يجور انگار اسمم سي سالست ولي باطنن بيس سالمه و اين گول زدن آدما قشنگه:)))

--

--