ماجراهای خونه ما، قسمت دوم: وسواس

چندباری که اومده بودیم این خونه رو ببینیم، دیدیم در واحد روبروییمون حفاظ آکاردئونیش کشیده و قفل زده. پرسیدیم این واحد…

من فمینیست هستم.

من هم اولش نمی دونستم که فمینیسیت هستم. که چرا باید فمینیست باشم. که فرقش چیه؟ چرا باید اسم روی خودمون بذاریم؟ بچه که بودم، همه برابر…

گربه داری

ما یه گربه دیگه آوردیم. یعنی یه گربه داشتیم، یکی دیگه آوردیم.

Babywearing 3

قسمت سوم و آخر:

من زماني كه دنبال خريد وسايل بچه بودم، سخت ترين بخش خريدم انتخاب كالسكه بود! خب فكر ميكني كه همه يه…

دشواری های زاده شدن در ایران

منشیمون یه پسر 6 ساله داره که تازه رفته پیش دبستانی. داره واسم از دغدغه هاش تعریف می کنه، می گه پسرش از مدرسه میره خونه مامانش…

اندر حالات و احوالات ملت استرالیا

این چند روزه هوا بس ناجوانمردانه گرم است در این دار و دیار ما! البته گرما در حدود سی، سی و چهار پنج درجه است. چیزی که اذیت…

ترک شکر

تصمیم گرفتم که از اول ماه می شکر رو ترک کنم. نه شکر که به طور طبیعی توی میوه ها هست، فقط شکر افزوده.

من معتقدم 2+2=5، تو هم حق نداری به عقیده من توهین کنی!

1- یکی از همکارام (همون که یه بار ذکر خیرش بود!) شنبه برگشت ازم پرسید: دبی کشور نیست؟؟ * من یه لحظه…

Babywearing 1

يك اصطلاح قشنگي هست در زبان انگليسي براي بستن بچه به مادر و پدر كه ترجمه ي لفظي اون ميشه “پوشيدن بچه” babywearing